|
پنج شنبه 23 آذر 1391برچسب:, :: 1:55 :: نويسنده : ملینا اقاگلیان
اگر عاشق شدی وکلی وقتت را با او گذراندی و تمام زندگی ات را برایش گذاشتی و بعد فهمیدی دوستت نداشته ... اون موقع چه حالی داری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ لطفا برای ما پیام بگذارید و حالتان را در ان موقع بگویید.
مرسی از همراهیتان
سه شنبه 14 آذر 1391برچسب:, :: 17:49 :: نويسنده : ملینا اقاگلیان
محبت مثل سکه ای است که درون قلک دل می اندازی. ان را نمی شود در اورد مگر این که قلک را بشکنی.
سه شنبه 14 آذر 1391برچسب:, :: 17:36 :: نويسنده : ملینا اقاگلیان
از وقتی تو رفتی اسمان ابریست هر روز به یاد تو می بارد گه گداری بین ابر ها نوری می بینم تا می ایم ان را به گیرم مثل تو می رود نامه ای به اسمان پرتاب می کنم نامه ای پر از عشق که پس از چند ساعت تکه تکه به زمین می افتد. انگاه است که به یاد تو می افتم که مثل این نامه دل مرا شکستی
یک شنبه 12 آذر 1391برچسب:, :: 21:3 :: نويسنده : ملینا اقاگلیان
رفتن تو مثل کشیدن ناخن بر روی تخته سیاه است.پس گوش هایم را می گیرم تا صدای قدم هایت که از من دور می شوی نشنوم.
با تشکر از انیتا ی عزیز که این شعر را برای من گفته.
یک شنبه 12 آذر 1391برچسب:, :: 15:31 :: نويسنده : ملینا اقاگلیان
لطفا اگر داستانه عاشقانه یا خاطره ی عاشقانه داری به من بگویید تا ما در وبلاگم بگذارم.
بابای
![]() |